معمولاً رسانه‌ها و خبرگزاری‌های زرد و مافیا که به عنوان یک تحریف‌کننده، می‌توانیم از آنان نام ببریم، بیشتر به دنبال منافع شخصی، هرزه‌گویی و معیارهای غیرحرفه‌ای تمرکز می‌کنند.هدف اصلی این رسانه ها، تأثیرگذاری مثبت روی دیدگاه عمومی و بهره‌برداری از حساسیت و علاقه مخاطبان به خبرهای صحیح نیست. آنها عمدتاً از رسالت خبری خود فاصله می‌گیرند تا بتوانند از طریق مافیا و افرادی که به آنها خط مشی می‌دهند، تامین شوند.

حامد بنائی، عصر صنعت؛چندی پیش با خبر قطع شدن درختان مجموعه‌ی فرهنگی-تاریخی سعدآباد در مسیر رسیدن به کاخ سبز و اطراف کاخ ملت(کاخ مردم یا کاخ سفید)در رسانه‌های مختلف مواجه شدیم.خبرهایی که بصورت کلی فقط انتشار مکرر از یک متن را شامل می‌شدند و در محتوای خبر، چیزی جز کلمات تکراری رسانه‌‌های قبلی منتشر کننده‌ی خبر نبود.
دل‌نگران‌ها به دنبال این بودند که درختان سعدآباد در حال نابود شدن هستند و به زودی طبیعت این اثر تاریخی قربانی نظرات مدیران مجموعه می‌شود.
به این افراد طبیعت دوست باید اعلام کنیم که این موضوع را هم در زمره‌ی فعالیت‌های خبری خودشان داشته باشند، که بزودی یک اتوبان از وسط مجموعه سعدآباد عبور خواهد کرد و قطع درختان مجموعه هم به همین دلیل بوده است که مدیران مجموعه، به این خبر اجازه‌ی انتشار ندادند.
جای بسی تاسف است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با عدم بررسی صحیح از تحصیلات، سوابق و عملکرد هر فرد، نسبت به ارائه‌ی مجوز برای پایگاه خبری و رسانه‌ی مکتوب اقدام می‌کند، زیرا همین موضوع باعث می‌گردد تا باز نشر یک خبر غیرواقعی از سمت آنها، موجبات تشویش اذهان عمومی را در پی داشته باشد.

عدم توجه به بیانیه‌ی سعدآباد
در صورت وقوع یک سرقت اثر تاریخی که خبر آن جنبه‌های جذاب خبری بسیاری برای رسانه‌ها دارد، تلاش می‌کنند تا با پوشش خبری حتی به میزان یک پاراگراف، بازدید خود را افزایش دهند و در جهت جذب مخاطب اقدام کنند .
این نوع رسانه‌ها فقط و فقط به منظور جلب توجه مخاطب، خبرهای تحریف‌شده، مبتنی بر شایعات یا ادعاهای بی‌اساس را منتشر کنند که به دور از هرگونه تحقیق و تحلیل در زمینه‌ی موضوع خبر اصلی است.
نکته‌ی حائز اهمیتی که در بیانیه‌ی سعدآباد وجود داشت و کمتر رسانه‌ایی به آن پرداخت، موضوع سرقت یک اثر تاریخی بود که قرار است مدیریت سعدآباد بزودی اطلاعاتی را در این زمینه منتشر کند.
حال اینکه چرا خبر سرقت یک اثر تاریخی برای رسانه‌ها جذاب نبوده و درگیری اصلی آنها با سعدآباد، فقط خبر بریده شدن درختان آسیب دیده بوده است، جای بسی تعجب دارد و این پرسش مطرح می‌شود که آیا هدفگذاری بر روی خبر قطع درختان و بزرگنمایی آن توسط برخی رسانه‌ها، با همکاری مافیای آثار تاریخی بوده است که بدون شک این موضوع می‌تواند در الویت باشد.


مهم است که به عنوان مخاطبان و مصرف‌کنندگان اطلاعات، هوشیاری داشته باشیم و از منابع قابل اعتماد و معتبر برای دریافت اخبار و اطلاعات استفاده کنیم. ارزیابی دقیق و منطقی خبرها و تأیید صحت آنها، نقش مهمی در جلوگیری از تأثیرگذاری رسانه‌های تحریف‌کننده بر دیدگاه‌ها و عقاید مردم دارد.
البته باید منتظر این هم باشیم که مدیریت و بخش روابط عمومی و امور بین الملل سعدآباد در زمینه‌ی آگاهی بخشی بیشتر، قدم بردارند.
نکته‌ی دیگری که رسانه‌های موافق و مخالف، تلاشی برای تحقیق و تولید محتوای مناسب پیرو عملکرد مدیریت سعدآباد نداشتند، نگهداری از پوشش گیاهی این باغ موزه بوده است.
درختان و گیاهانی که به مرور زمان و با توجه به وضعیت آب و هوایی کشور، امکان آسیب  جدی داشته‌اند و با هزینه‌های صورت گرفته توسط مدیریت سعدآباد بقا پیدا کرده‌اند.
حال این مهم چرا توسط رسانه‌ها پوشش داده نمی‌شود هم جای بحث دارد و بدون شک می‌توان رد پای مافیای مبارزه با هر نوع مدیریت را در هر مجموعه در این بین مشاهده کرد.
عملکرد و فعالیت سعدآباد با پژوهشکده میراث فرهنگی، پیرو حضور آقای نیازی در جهت ترمیم و بازسازی آثار تاریخی هم یکی دیگر از خبرهایی بود که به آن پرداخته نشد، زیرا احتمالا عده‌ایی مخالف زنده شدن این آثار بودند تا در جهت به تاراج بردن آن اقدام کنند.

بزودی گزارشی از عملکرد و فعالیت سعدآباد پیرو بقا آثار هنری مجموعه و پوشش گیاهی آن منتشر خواهیم کرد.

این خبر را به اشتراک بگذارید :